اگر کوپرنیک برگه شما را ارزیابی می کرد!
جناب آقای کوپرنیک که عکس ایشان را در صفحه مشاهده میکنید مبنی بر مشاهدات خود «حدس جسورانه»ای برای توضیح حرکت اجرام سماوی زده که از آن به عنوان انقلابی در علم یاد میشود.
میدانیم که متفکران یونانی شکل کروی زمین را از قبل شناخته بودهاند. اما مدتها بعد از افول تمدن یونان بود که کروی بودن زمین در نزد دیگر سرزمینها هم مورد قبول واقع شد. قبول کروی بودن زمین جزو اولین بارهایی بود که بشر برای توضیح عالم اطراف خود به چیزی که دقیقاً میدید یا احساس میکرد اکتفا نمیکرد و شاید اولین قدمهایی که به طور جدی به سمت نسبیگرایی برداشته است.
تصور کنید که همیشه «بالا» برای شما مفهوم آسمان بالای سرتان را میداده و حالا «بالا» برای شما میتواند «پایین» برای شخص دیگری محسوب شود که در سمت دیگر زمین ایستاده است! البته هیچ توضیحی برای این که چرا زمین «گرفته شمارا تنگ در آغوش» و مانع افتادن شما نمیشود ندارید!!
به سختی میتوان گفت که نوعی نسبیانگاری پیشرفته به وجود آمده اما اهمیتی که این کشف برای تحول فکر انسان داشته این بوده است که زمین و در نهایت انسان از تخت یگانهی «من» فرود میآید. زمین ماهوارهی خورشید میشود و انسانهای جنبندهاش را به دوش گرفته، در فضای عالم گردش میدهد.
در نظام جدید همان طور که گفتیم خورشید در مرکز و زمین و دیگر سیارات در اطراف آن و در مدارهای دایرهای شکل در حال حرکتند.