دایره یا بیضی؛ مسئله این است!

داستان بیضی بودن مسیر حرکت سیاره‌ها را که نظریه‌ی عالم کوپرنیکی را از منسوخ شدن نجات داد چگونه توجیه می‌کنید؟ تا اینجا فرض کردیم که نیروی بین خورشید و اجرامی که حول آن می‌گردند بسیار شبیه به نیروی بین دست و سطل است که توسط طناب منتقل می‌شود و این حرکت در صورت کم و زیاد نشدن طول طناب، دایره است!
یافتن پاسخ این سوال با شماست!

 

منظومه شمسی, گرانش

هر دو چیزی که جرم داشته باشند به هم نیرو وارد می‌کنند! چون جرم دارند! از فرمایشات جناب نیوتن!
و به طرزی که نمی‌بینیم و حس نمی‌کنیم این نیرو خودش را به نحوی که نمی‌دانیم به جرم دوم می‌رساند و آن را به طرف خود جذب می‌کند. چرا دفع نمی‌کند؟ جسم دوم چگونه این نیرو را احساس می‌کند چگونه این نیرو خودش را به جسم دوم می‌رساند؟
می‌توان داستان را از ابتدا جور دیگری تعریف کرد... مثلاً این که فرض کنیم دنیای ما از دو جسم، زمان و فضایی که در آن یک صفحه‌ی لاستیکی بزرگ تصور می‌کنیم، که جسم اول را روی آن گذاشته‌ایم، تشکیل شده است و جرم این جسم آن‌قدر زیاد است که صفحه‌ی لاستیکی را خم می‌کند. (گزینه‌ی سه سوال «چه چیز سیارات را وادار به حرکت به دور خورشید می‌کند»)

(یک جاذبه‌ی قوی در دنیای واقعی نیاز است که جرم را وا دارد که به صفحه‌ی لاستیکی نیرو وارد کند که ما چشممان را بر روی این حقیقت می‌بندیم) خوب حالا صفحه‌ای داریم که بر اثر وزن زیاد جرم اول خمیده شده است. حالا جسم دوم را -که کوچک‌تر هم هست- به طرف جسم اول با سرعت ثابت به حرکت در می‌آوریم. جسم دوم در گودالی که صفحه‌ی لاستیکی به دلیل حضور جسم اول درست کرده است گیر خواهد افتاد و شروع به گشتن حول آن می‌کند!

گرانش, انیشتن, منظومه شمسی

این داستان خیلی عجیب‌تر از فرضیاتی که نیوتن برای توضیح حرکت سیارات کرد نیست اما ریاضیات بسیار پیشرفته‌تری برای توضیح آن نیاز است و به نظریه‌ی نسبیت عام مشهور شده که نظریه‌پرداز آن هم معرف حضورتان هست.
وقتی جسمی مانند ماه، نزدیک زمین -که دارای جرم زیاد است- قرار بگیرد چاله‌ای که جرم زیاد زمین در صفحه‌ی لاستیکی ایجاد می‌کند گیر می‌کند و شروع به گشتن حول آن می‌کند. به این روش، رفتار اجرام منظومه‌ی شمسی نیز به با تقریب بسیار خوبی قابل توجیه است.